loading...
آسمانی ها
hossein khazaee بازدید : 24 دوشنبه 10 تیر 1392 نظرات (0)

یه لحظه که گرد و خاک شلیک‌های هلی کوپترا خوابید متوجه شدم مجید افتاده؛ همه به مجید امید می‌دادن که الان آمبولانس می‌رسه اما نمی‌دونستن که جاده بسته است و آمبولانسی نخواهد رسید.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ مسعود ده‌نمکی در وبلاگ شخصی خود نوشت: همین‌طوری که توی جاده خاکی پر پیچ و خم شاخ شمیران به سمت تپه مهدی و دشت منتهی به دریاچه دربندیخان می‌رفتم تک و توک آدم‌هایی رو می‌دیدم که مثل لشکر شکست خورده به سمت عقبه می‌رفتند.

 

خمپاره‌های 120 که به سینه کش شاخ شمیران می‌خورد صدای مهیبی تولید می‌کرد که از 10 تا خمپاره بیشتر بود؛ این صدا ترس رو تو دل آدم بیشتر می‌کرد؛ گاهی هم با مینی کاتیوشا رگباری سینه کش شاخ و تیه مهدی رو گلوله باران می‌کردند.

 

گاهی صدای خمپاره چَه چَه پرنده‌ها رو قطع می‌کرد و گاهی هم گل‌ها قشنگ صحرایی رو پرپر می‌کرد؛ دفعه قبل که تو شاخ پدافند می‌کردیم عراقی‌ها با خمپاره شیمیایی می‌زدن یه بار که بوی سیر و بادام تلخ تو منطقه پیچید بیسیم زدم به گردان که برادر اینجا شیمیایی زدن.

 

از پشت بیسیم بنده خدا گفت برادر مثلاً تو فرماندهی اگه تو بگی شیمیایی زدن بقیه باید بگن بمت اتمی زدن یه خورده خوددار باش نیروها نترسن!

 

نصف راه رو رفته بودم که صوت خمپاره 120 که تو سینه‌کش شاخ نزدیکی‌های بالای سرم خورده بود منو نقش زمین کرد.

 

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ مسعود ده‌نمکی در وبلاگ شخصی خود نوشت: همین‌طوری که توی جاده خاکی پر پیچ و خم شاخ شمیران به سمت تپه مهدی و دشت منتهی به دریاچه دربندیخان می‌رفتم تک و توک آدم‌هایی رو می‌دیدم که مثل لشکر شکست خورده به سمت عقبه می‌رفتند.

خمپاره‌های 120 که به سینه کش شاخ شمیران می‌خورد صدای مهیبی تولید می‌کرد که از 10 تا خمپاره بیشتر بود؛ این صدا ترس رو تو دل آدم بیشتر می‌کرد؛ گاهی هم با مینی کاتیوشا رگباری سینه کش شاخ و تیه مهدی رو گلوله باران می‌کردند.
گاهی صدای خمپاره چَه چَه پرنده‌ها رو قطع می‌کرد و گاهی هم گل‌ها قشنگ صحرایی رو پرپر می‌کرد؛ دفعه قبل که تو شاخ پدافند می‌کردیم عراقی‌ها با خمپاره شیمیایی می‌زدن یه بار که بوی سیر و بادام تلخ تو منطقه پیچید بیسیم زدم به گردان که برادر اینجا شیمیایی زدن.
از پشت بیسیم بنده خدا گفت برادر مثلاً تو فرماندهی اگه تو بگی شیمیایی زدن بقیه باید بگن بمت اتمی زدن یه خورده خوددار باش نیروها نترسن!
نصف راه رو رفته بودم که صوت خمپاره 120 که تو سینه‌کش شاخ نزدیکی‌های بالای سرم خورده بود منو نقش زمین کرد.
ادامه مطلب...

درباره ما
بسم رب الشهدا والصدیقین امروز زنده نگه داشتن یادشهدا کمتر از خود شهادت نیست مقام معظم رهبری این وبلاگ تا آنجا که در توان نویسنده آن باشد در جهت یاد وخاطره وپیام های شهدای عزیز تلاش خواهد نمود وهمیشه این را باید به یاد داشته باشیم که آسایش وامنیت امروز مرهون ایثارگری های مردانی بزرگ بوده که در راه دفاع از میهن گام برداشته اند
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 14
  • بازدید سال : 20
  • بازدید کلی : 1,694